Channel Avatar

JenayiGRAM @UCTZ2qnACApN4fN-fAgqxL-w@youtube.com

16K subscribers - no pronouns :c

سلام دوستان در این چنل ما حوادث واقعی رو براتون روایت می کن


Welcoem to posts!!

in the future - u will be able to do some more stuff here,,,!! like pat catgirl- i mean um yeah... for now u can only see others's posts :c

JenayiGRAM
Posted 1 week ago

ردپای 2 زن در قتل بوکسور معروف (عیسی گل محمدی)


با گذشت سه روز از قتل هولناک پیشکسوت بوکس ایران در ویلای شخصی‌اش، پلیس رد پای دو زن جوان را در این پرونده شناسایی کرده است.

نخستین دقایق بامداد چهارشنبه 14 شهریور بود که باغبان و نگهبان یکی از ویلاهای منطقه شترخوار رباط کریم در تماس با پلیس از شنیدن صدای درگیری، شلیک چند گلوله و فرار دو زن جوان از ویلای عیسی گل‌محمدی، بوکسور معروف کشور خبر داد.
دقایقی بعد وقتی مأموران کلانتری 16 وهن‌آباد رباط کریم به محل حادثه رفتند، با جسد مرد 46 ساله که با شلیک 11 گلوله و 5 ضربه چاقو کشته شده بود، روبه‌رو شدند.
باغبان یکی از ویلاهای همسایه گفت: نیمه شب صدای درگیری شنیدم و بعد هم صدای شلیک گلوله؛ بلافاصله از باغ بیرون آمدم و ناگهان دو زن را دیدم که هراسان و با عجله از ویلا خارج شدند و فرار کردند.
در ادامه بررسی‌ها مشخص شد مقتول متأهل و دارای سه فرزند بوده اما بیشتر اوقات در این ویلا که منطقه‌ای آرام و خوش آب و هواست زندگی می‌کرده است. همچنین بازبینی دوربین‌های مداربسته کوچه نشان داد این دو زن حدود 24 ساعت در ویلای مقتول بوده‌اند و پس از قتل، نیمه شب فرار کرده‌اند.
سرهنگ تیمور کلانتری، فرمانده انتظامی شهرستان رباط‌ کریم نیز با تأیید اینکه رد پای دو زن در این پرونده شناسایی شده، اظهار داشت متهمان بزودی دستگیر خواهند شد و انگیزه آنها از این جنایت مشخص خواهد شد. اما شواهد نشان می‌دهد این افراد با برنامه‌ریزی قبلی و به قصد قتل وارد ویلا شده‌اند.
فرمانده انتظامی شهرستان رباط‌کریم تصریح کرد: نگهبان باغ در بازجویی‌ها به شنیده شدن صدای شلیک گلوله اشاره کرده و با حضور در باغ مشاهده کرده است دو زن به مقتول با سلاح گرم شلیک کرده و گوشی مقتول را با خود برده‌اند.
در حال حاضر فرضیه‌های متفاوتی در این پرونده مطرح است که با دستگیری عاملان قتل، واقعیت برملا خواهد شد. عیسی گل‌محمدی مسئولیت هیأت بوکس استان آذربایجان شرقی را برعهده داشت و عضو هیأت رئیسه، سخنگوی فدراسیون بوکس و سرپرست تیم امید کشورمان بود

149 - 11

JenayiGRAM
Posted 2 weeks ago

مقتول به خانه بازگشت؟!
۴ روز تجاوز به دختر ۱۳ ساله بعد از فرار از خانه

چند روز پس از اعتراف مرد 40ساله به قتل دختری نوجوان در تهران، درحالی‌که تیم تحقیق در جست‌وجوی جسد مقتول بودند، او با پای خودش به خانه برگشت. به‌گزارش همشهری، چند روز قبل خانواده دختری 13ساله به‌نام شیدا، راهی اداره پلیس شدند و از گم‌شدن دخترشان خبر دادند. از همان زمان تحقیقات مأموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران، زیر نظر دادیار شعبه اول دادسرای جنایی آغاز شد تا اینکه ردپای مردی 40ساله در ناپدید شدن دختر نوجوان افغان به‌دست آمد. این مرد دستگیر شد اما گفت: اتفاقی شیدا را در خیابان دیدم. 4زن در حال کتک زدنش بودند که او را نجات دادم و وقتی فهمیدم از خانه فرار کرده، دلم سوخت و مبلغی به حسابش واریز کرده و او را سوار موتورم کردم تا به خانه‌اش برگردانم. اما در بین راه وسوسه‌های شیطانی سراغم آمد و مسیر را عوض کردم و به سمت بیابان‌های رودهن رفتم.دختر نوجوان با من درگیر شد و فحاشی کرد. من هم با چوب دستی چند ضربه به سرش زدم و او را به قتل رساندم. سپس جسد را در دره‌ای در همان حوالی انداختم و به خانه برگشتم.این مرد ‌با قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد و مأموران راهی رودهن شدند تا جسد دختر نوجوان را پیدا کنند. درحالی‌که جست‌و‌جو برای یافتن جسد ادامه داشت و خانواده‌اش مراسم ختمی برای وی برگزار کرده بودند، دختر 13ساله به خانه برگشت و همه با دیدن او شوکه شدند. دختر نوجوان برایشان توضیح داد که اگرچه مرد 40ساله با چوب دستی ضرباتی به سرش زده اما او از حادثه جان سالم به در برده و زنده مانده است. وی دیروز با پدرش راهی اداره آگاهی تهران شد و به مأموران گفت: من به‌خاطر پسر مورد علاقه‌ام از خانه فرار کردم، می‌دانستم خانواده‌ام با ازدواج ما موافقت نمی‌کنند. آن روز اما مسیر محل کارش را گم کردم. در بین راه مردی مرا دید و وقتی فهمید از خانه فرار کرده‌ام با خود به خانه‌اش برد. خانواده‌اش، وی را سرزنش کردند و گفتند مرا تحویل پلیس بدهد.وی ادامه داد: من از خانه رفتم بیرون و مرد خواست سوار موتورش شوم تا مرا به پسر مورد علاقه‌ام برساند. اما در بین راه تغییر مسیر داد و من هم فهمیدم که چه هدفی دارد. برای همین با او درگیر شدم که او با چوب دستی به سرم ضربه زد. من بیهوش شدم اما وقتی چشمانم را باز کردم، صبح شده بود. می‌خواستم خودم را از یک پل به پایین بیندازم و خودکشی کنم اما زنی مرا دید و مانع‌ام شد. آن زن مرا به خانه‌اش برد تا کارهای نظافت خانه‌اش را انجام دهم. سرانجام 2 جوان افغانی به آنجا آمدند و با اصرار اینکه اقوامم هستند و می‌خواهند مرا تحویل خانواده‌ام بدهند مرا با خود بردند. چند روز در خانه آنها حبس بودم و آن 2 مرد مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند تا اینکه یک روز در نبودشان شیشه پنجره را شکستم و فرار کردم و خودم را به خانه پدرو مادرم رساندم.با توجه به ادعای این دختر نوجوان، تحقیقات در این پرونده برای روشن شدن حقایق ادامه دارد.

63 - 4

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

تیرباران راننده تاکسی اینترنتی در اتوبان کرج|توهم مواد باعث میشد فکر کنم قاتل نیستم|پرونده جنایی
https://youtu.be/zvufGgqvIIc

2 - 0

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

شـلاق و دیـه مجازات قتل شبه عمد کـودک 4 سـاله

تابستان سال 1401 زن جوانی با حالتی مضطرب پسربچه 4 ساله‌اش را به یکی از بیمارستان‌های اصفهان انتقال داد. وضعیت جسمی کودک به اندازه‌ای وخیم بود که پزشکان او را به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل کردند اما تلاش دو روزه کادر درمان ثمری نداشت و پسربچه به کام مرگ رفت.
از آنجایی که آثار ضرب و جرح، سوختگی و شکنجه روی بدن کودک مشهود بود کادر درمان پلیس را در جریان ماجرا قرار دادند.
با ورود مأموران به بیمارستان پرونده وارد فاز تازه‌ای شد و مأموران به بازجویی از مادر کودک پرداختند.
زن جوان گفت: چند روز قبل پسرم را به پارک برده بودم که محکم به زمین خورد و سرش باد کرد بعد به یکباره حالش بد شد و من هم او را بسرعت به بیمارستان رساندم اما او فوت کرد.
در ادامه پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «در انتقال پسربچه به مرکز درمانی تعلل صورت گرفته است. همچنین آثار سوختگی، کبودی‌های متعدد و کوفتگی در بدن کودک مشاهده شده است.»
در بررسی‌های بعدی مشخص شد که حادثه در تهران رخ داده و مادر کودک او را در اصفهان به بیمارستان برده است. به این ترتیب ادامه رسیدگی به پرونده به مراجع قضایی تهران ارجاع داده شد.
با مشخص شدن این موضوع فریبا بازداشت شد.
در ادامه نیز پدر پسربچه از همسرش و همچنین مردی به نام شهرام شکایت کرد و مدعی شد همسرش فریبا یک ماه قبل از خانه شان در اصفهان فرار کرده و به تهران رفته و بعد هم با شهرام هم خانه شده است.
با طرح این شکایت و تحقیقات درباره اظهارات پدر کودک دستور بازداشت شهرام نیز صادر و وی دستگیر شد.
بعد از طی روال قانونی در پرونده، رسیدگی به اتهام قتل شبه عمد برای هر دو متهم در شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران ادامه پیدا کرد.

در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه رسیدگی پدر کودک به جایگاه رفت و گفت: من از فریبا و شهرام شکایت دارم و خواستار اشد مجازات برای آنها هستم.
سپس فریبا به جایگاه رفت و گفت: از دو سال پیش با همسرم اختلاف پیدا کردم و باهم زندگی نمی‌کردیم. مدتی بعد در یک کانال تلگرامی با شهرام آشنا شدم و بعد از چند روز باهم قرار گذاشتیم تا همدیگر را از نزدیک ببینیم. از آنجایی که شهرام در تهران تنها زندگی می‌کرد و من در اصفهان بودم با پسرم به خانه‌اش رفتیم یک ماهی در خانه‌اش زندگی می‌کردیم. اوایل رفتار شهرام با من و پسرم خیلی خوب بود اما بعد از دو هفته رفتارهایش با پسرم تغییر کرد و او را کتک می‌زد و هول می‌داد. به او اعتراض کردم که چرا با پسرم بدرفتاری می‌کند که او مدعی شد من با فرد دیگری در ارتباطم به همین خاطر عصبی شده است.
متهم افزود: روز حادثه من و شهرام، پسرم را به پارکی در خیابان شوش برده بودیم که پسرم حین بازی زمین خورد و زخمی شد من قصد داشتم او را به بیمارستان برسانم اما شهرام اجازه نداد. ۴ روز گذشت و پسرم هر روز حالش بدتر می‌شد تا اینکه من به اصفهان برگشتم و پسرم را به بیمارستان بردم. در آنجا کادر درمان تشخیص دادند پسرم باید تحت عمل جراحی قرار گیرد و نیاز به رضایتنامه پدرش بود اما او برای امضا در بیمارستان حاضر نشد و درمان روی پسرم انجام نشد.
در ادامه متهم درباره اتهام ارتباط نامشروع با شهرام نیز گفت: این اتهام را قبول ندارم چون با شهرام ارتباط خاصی نداشتم و فقط باهم همخانه بودیم.
پس از آن شهرام به جایگاه رفت و گفت: فریبا به من نگفته بود که متأهل است و از ابتدا فکر می‌کردم مطلقه است. وقتی فرزندش در پارک زمین خورد او خودش بچه را به بیمارستان نرساند و گفت اگر او را به بیمارستان ببرم همسرم متوجه می‌شود و برایم دردسر درست می‌کند. من اتهام همدستی در قتل پسربچه را قبول ندارم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهمان را به اتهام رابطه نامشروع به تحمل شلاق محکوم کردند.
همچنین با توجه به اینکه ادله موجود در پرونده موضوع قتل عمد را به اثبات نرساند، متهمان به اتهام قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم شدند.

58 - 1

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

نقشه‌های سیاه تاجر قلابی
تاجر قلابی، طعمه‌هایش را از میان دختران در اینستاگرام شناسایی و با فریب آنها نقشه شیطانی خود را عملی می‌کرد.
روز پنجشنبه دختری جوان درحالی‌که به‌شدت هراسان و مضطرب بود قدم در دادسرای جنایی تهران گذاشت تا ماجرای یک حادثه دردناک را گزارش کند. وی وقتی مقابل بازپرس کشیک دادسرا قرار گرفت، توضیح داد که به دام یک متجاوز سریالی افتاده است. این دختر جوان گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک آنلاین شاپ برای خودم راه‌اندازی کنم. به همین دلیل یک سایت طراحی کردم و پیجی در اینستاگرام ساختم. کارم فروش آنلاین لباس‌های ورزشی بود تا اینکه مدتی بعد، فردی به نام مجید در اینستاگرام به من پیام داد. خودش را تاجر لباس معرفی کرد و گفت در زمینه واردات لباس‌های ورزشی فعالیت دارد. او مرا فریب داد و گفت می‌تواند با قیمت بسیار مناسب، لباس‌های ورزشی را به من بفروشد. من که دیدم با خرید از او به سود خوبی می‌رسم با وی قرار ملاقات گذاشتم. او مرا به دفتر شرکت خود در خیابان شریعتی دعوت کرد و وقتی وارد آنجا شدم، چون هوا گرم بود برایم آبمیوه آورد که پس از نوشیدن آن، از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم، دیدم کسی داخل شرکت نیست. تازه فهمیدم که مجید چه بلایی بر سرم آورده و وقتی با او تماس گرفتم، تهدیدم کرد و گفت که به غیراز من افراد دیگری را هم قربانی نقشه‌اش کرده و اگر شکایت کنم، آبرویم را می‌برد. با این حال پس از خروج از دفتر او، خودم را به اداره پلیس رساندم تا از وی شکایت کنم. با ثبت این شکایت و تحقیقات اولیه مشخص شد که تاجر قلابی، با مدارک جعلی و برای چند ساعت دفتر مورد نظر را اجاره کرده و پس از اجرای نقشه‌اش متواری شده است. از آنجا که احتمال می‌رود این مرد دختران دیگری را هم قربانی نقشه شوم خود کرده باشد، دستور بازداشت وی صادر شده و تحقیقات برای دستگیری او ادامه دارد.

49 - 1

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

عمویم می‌خواست دستم را قطع کند

پسر جوان که عمو و مادربزرگش را به قتل رسانده بود، مدعی است عمویش به خاطر کینه قدیمی قصد داشته او را به قتل برساند و دستش را قطع کند.

بعد از ظهر دوشنبه 8 مرداد، مرگ مادر و پسری در خانه‌شان با ضربات چاقو به بازپرس حسین گودرزی اعلام شد. با گزارش این خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد پیرزن و پسر میانسال او مواجه شدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد، عامل این جنایت، نوه پیرزن است. گرچه متهم پس از قتل‌ متواری شده بود، اما کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق به بازداشت او شدند.
متهم در تحقیقات اولیه به دو جنایت اعتراف کرد و گفت: اختلافم با عمویم فقط بر سر ارثیه پدری نبود. آن روز من به خانه‌شان رفته بودم تا بعد از سال‌ها کدورت و اختلاف با آنها آشتی کنم اما نمی‌دانستم کار به اینجا می‌رسد.
او ادامه داد: عمویم چهار سال قبل از همسرش جدا شد و به خاطر حضانت فرزندانش با او اختلاف داشت. به همین دلیل بچه‌هایش را با خودش به مکانی نامعلوم برده بود. زن‌ عمویم خیلی بی‌تابی می‌کرد و من که دلم برای او می‌سوخت، تصمیم گرفتم عمویم را پیدا کنم. با هر سختی بود آدرس محل زندگی‌اش را پیدا کرده و به زن عمویم دادم. او هم از عمویم شکایت کرد و درنهایت دادگاه حضانت بچه‌ها را به زن عمویم داد. آن زمان همه متوجه شدند که من آدرس محل زندگی عمویم را به زن عمویم داده‌ام و او از من کینه به دل گرفت که چرا حضانت بچه‌هایش از او گرفته شده است.
متهم جوان ادامه داد: بعد از چهار سال تصمیم گرفتم با عمویم آشتی کنم و با او تلفنی صحبت کردم. شب حادثه هم چند عدد دلستر و شیرینی خریدم و به خانه مادربزرگم رفتم. غیر از آنها، دو نفر از دوستان عمویم هم آنجا بودند، مدتی بعد یکی از دوستانش رفت و دوست دیگرش ماند. چاقوی دوست عمویم جا مانده بود و در همین حین تلفن همراه عمویم به صدا درآمد. صدایش را اتفاقی شنیدم که به شخصی که پشت تلفن بود گفت «از برادرزاده‌ام کینه به دل دارم و می‌خواهم از او انتقام بگیرم. تصمیم دارم یا دستش را قطع کنم یا او را به قتل برسانم.» از شنیدن این حرف‌ها شوکه شدم و تصورش را نمی‌کردم که بعد از این همه سال او هنوز کینه‌ام را به دل داشته باشد. من هم چاقویی را که دوستش جا گذاشته بود برداشتم و به جان عمویم افتادم. دوستش از ترس فرار کرد اما مادربزرگم برای میانجیگری آمد که او را هم با چاقو زدم.
با اعتراف متهم تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

33 - 0

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

تأیید حکم اعدام زن تبهکار به جرم قاچاق دختران

زن تبهکار که با همدستی 17 عضو باندش، دختران جوان را اغفال کرده و به فساد می‌کشاند به اعدام محکوم شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل مأموران گشت کلانتری پلیس در غرب تهران به رفتار دو دختر در خیابان مشکوک شده و آنها را بازداشت کردند. پس از انتقال آنها به کلانتری، دختران در بازجویی‌ها راز باند مخوفی را برملا کردند.
یکی از آنها گفت: مدتی است که گرفتار زن جوانی به نام سوگل شده‌ایم. او به همراه مرد جوانی، دختران جوان را اغفال کرده و آنها را به خانه فسادی در شمال تهران می‌برد.
بعد از آن، دختران جوان را مجبور می‌کند تا در قبال پول، کارهای غیر اخلاقی انجام دهند.
به دنبال اعترافات دو دختر جوان، دستور بازداشت سوگل و اعضای باندش صادر شد و خیلی زود زن تبهکار و 17 عضو باندش دستگیر شدند. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد سوگل از 10 سال قبل باند فسادی در غرب کشور تشکیل داده اما زمانی که متوجه شد پلیس از ماجرا با خبر شده و در تعقیب اوست، به تهران فرار کرد. او با صحنه‌سازی، وانمود کرده بود که فوت کرده و حتی گواهی فوت جعلی نیز برای خودش تهیه کرده و پس از فرار به تهران با هویتی جعلی و جدید به فعالیت مجرمانه خود ادامه داده است.
در ادامه تحقیقات متهمان به جرم خود که اغفال و قاچاق دختران جوان بود؛ اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست 18 عضو این باند صادر شد و آنها در دادگاه عمومی و انقلاب پای میز محاکمه رفتند. قاضی شعبه 29 دادگاه عمومی انقلاب نیز پس از محاکمه اعضای باند، سوگل را به اعدام و دو مرد همدستش را به 25 سال حبس محکوم کرد، برای اعضای دیگر این باند نیز از 10 تا 25 سال حبس در نظر گرفته شد.
با تأیید این حکم در شعبه 39 دیوانعالی کشور، پرونده اعضای این باند فساد به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی پایتخت فرستاده شد.

75 - 3

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

دختر عصبانی با شیشه قلیان دوستش را کشت

دختر جوان 5 ماه بعد از اینکه پسر مورد علاقه‌اش را با ضربه شیشه قلیان به قتل رسانده بود، راز این جنایت را برملا کرد‌.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 28 بهمن سال گذشته، پسر جوانی به یکی از بیمارستان‌های پایتخت منتقل شد اما خیلی زود به کما رفت و تلاش کادر درمان برای نجات پسر 25 ساله بی‌نتیجه ماند و او حدود یک ماه بعد تسلیم مرگ شد.
با اعلام خبر مرگ مرموز پسر جوان به پلیس، تیم جنایی به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی وارد عمل شده و به تحقیق از خانواده وی پرداختند. در تحقیقات مشخص شد پسر جوان روز حادثه از خانه بیرون رفته بود اما هنگامی که با خودرواش به خانه برگشته و وارد پارکینگ شده، حال خوبی نداشته و خانواده‌اش او را به بیمارستان رسانده‌اند اما در مورد علت اینکه چرا حالش بد شده حرفی نزده است.‌
در ادامه جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد تا علت مرگ مشخص شود. چند روز بعد نظریه پزشکی قانونی روند تحقیقات را تغییر داد. پزشکی قانونی اعلام کرد علت مرگ ضربه مغزی و خونریزی داخلی بوده است.
در ادامه بررسی‌ها مشخص شد وی از مدتی قبل با دختر جوانی به نام فرانک آشنا شده و روز حادثه نیز با او قرار داشته است. بنابراین دستور بازداشت دختر جوان صادر شد.
دختر جوان در تحقیقات اولیه گفت: چند وقت قبل با این پسر آشنا و باهم دوست شدیم. کم کم به هم علاقه‌مند شدیم و روز حادثه او برای صحبت درباره ازدواج به خانه ما آمد. اما ناگهان تعادلش را از دست داد و با زمین برخورد کرد. بعد از لحظاتی هم بلند شد و خداحافظی کرد و به خانه‌اش رفت، زمانی که اینجا را ترک می‌کرد، مشکلی نداشت.
گرچه دختر جوان در تحقیقات چنین اظهاراتی را مطرح کرد، اما ضربه‌ای که به سر پسر جوان وارد شده بود، به حدی شدید بود که نمی‌توانست ناشی از برخورد با زمین باشد. از سوی دیگر تناقض‌گویی‌های دختر جوان باعث شد که تیم جنایی به او مشکوک شوند.
بدین ترتیب بار دیگر از او تحقیق شد و فرانک این بار راز قتل را برملا کرد و گفت: من عاشق امیر - مقتول- بودم. روز حادثه به خانه‌مان آمد و زمانی که صحبت ازدواج به میان آمد، او گفت که چون یک بار ازدواج کرده و در زندگی‌اش شکست خورده است، خانواده‌اش قبول نمی‌کنند که به این زودی دوباره ازدواج کند. من هم از شنیدن این حرف عصبانی شدم و با شیشه قلیان به سرش کوبیدم. امیر سرش کمی درد گرفت، ولی حالش خیلی بد نبود و بعد از درگیری به حالت قهر خانه‌ام را ترک کرد و سوار خودرواش شد. بعداً متوجه شدم ضربه‌ای که به سرش زده‌ام باعث شده او به کما برود و جانش را از دست بدهد.
با اعتراف دختر جوان، به دستور بازپرس جنایی، او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

60 - 9

JenayiGRAM
Posted 1 month ago

دعوا بر سر جای پارک به ســرقت 8 میلیاردی رسید



اوایل مرداد مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت اموال خانه‌اش خبر داد.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: بعد از چند روز سفر به خانه برگشتم اما ناگهان با در ورودی که شکسته شده بود و خانه‌ای به هم ریخته روبه‌رو شدم. سارقان حدود 8 میلیارد تومان سکه، طلا و وسایل با ارزش خانه را به سرقت برده بودند.
با این شکایت کارآگاهان در نخستین گام به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. دوربین‌ها نشان می‌داد که چهار مرد جوان سوار بر خودروی پژو در مقابل خانه مهندس جوان توقف کرده و سه نفر از آنها وارد خانه شده و لحظاتی بعد پس از اجرای نقشه سرقت‌شان از ساختمان خارج شدند.
سارقان نقاب و کلاه به سر داشتند و پلاک خودروی پژو را نیز پوشانده بودند. با این حال، تصاویر بدست آمده از دوربین مداربسته به مالباخته نشان داده شد.
مهندس جوان با دیدن تصاویر ابتدا مدعی شد که سارقان را نمی‌شناسد اما ناگهان موضوعی نظر او را به خود جلب کرد.
مالباخته گفت: چند روز قبل در حال پارک خودروام بودم که ناگهان مرد جوانی بدون توجه به اینکه من در حال پارک بودم با خودرواش می‌خواست وارد جای پارک شود که به او تذکر دادم و یک درگیری لفظی بین ما پیش آمد در نهایت خودروام را پارک کردم. او پژو سفید رنگی داشت و از اینکه به او اجازه نداده بودم خودرواش را پارک کند خیلی عصبانی شده بود.
وقتی پیاده شدم او هم پیاده شد و می‌خواست با من درگیر شود که با دیدن قد و هیکل من جا خورد چون من ورزشکار هستم و قدی بلند و بدنی ورزیده دارم انگار پشیمان شد و من هم به خانه‌ام رفتم.
الان که فیلم دوربین‌ها را دیدم، موضوعی نظرم را به خود جلب کرد.
داخل خودروی مرد عصبانی یک عروسک مشکی رنگ با دندان‌های قرمز پشت شیشه عقب قرار داشت که عجیب بود. همان عروسک پشت خودروی سارقان هم دیده می‌شود. شاید اشتباه می‌کنم اما احتمال می‌دهم خودروی سارقان متعلق به همان مرد باشد.
به دنبال اظهارات مرد ورزشکار، کارآگاهان پلیس تاریخ و زمان درگیری بر سر جای پارک را بدست آورده و به سراغ دوربین‌های مداربسته محل پارک خودرو رفتند.
مأموران با بررسی تاریخ و زمان درگیری بر سر پارک خودرو، موفق شدند تصاویر مرد پژو سوار و خودرواش را بدست آوردند. عروسک پشت خودروی مرد جوان با خودروی سارقان یکی بود. از سویی تطبیق تصاویر راننده پژو به نام شایان با تصاویری که از سارقان بدست آمده بود نشان می‌داد، یکی از آنها از نظر قد و هیکل شباهت زیادی به شایان دارد.
بدین ترتیب شماره پلاک خودروی پژو شایان بدست آمد و مأموران بلافاصله راهی خانه او شدند. شایان پس از بازداشت منکر سرقت شد اما در بازرسی از محل زندگی‌اش مقداری از وسایل سرقتی خانه مهندس جوان کشف شد. از سویی زمانی که تصاویر گرفته شده توسط دوربین‌های مداربسته به او نشان داده شد، مرد جوان به ناچار لب به اعتراف گشود.
او زمانی که در مقابل افسر پرونده‌اش قرار گرفت، گفت: من سارق نیستم اما زیر بار حرف زور نمی‌روم.
آن روز شاکی به زور خودرواش را جایی که من می‌خواستم پارک کرد من هم تصمیم به انتقام گرفتم.
همان روز طوری که او متوجه نشود تعقیبش کردم و آدرس خانه‌اش را بدست آوردم.
بعد از آن در یک دورهمی دوستانه ماجرا را برای دوستانم تعریف کردم و هر کدام پیشنهادی برای انتقام دادند. تا اینکه یکی از دوستانم که سارق است پیشنهاد دزدی از خانه‌اش را داد.
برای من فرقی نمی‌کرد چه مقدار پول گیرمان می‌آید فقط می‌خواستم انتقام بگیرم. به همین دلیل به همراه دوستم و دو همدست دیگرش شبانه راهی خانه مهندس جوان شدیم و از آنجایی که چراغ‌های خانه خاموش بود و کسی هم در را باز نکرد، وارد شده و سرقت را انجام دادیم.
من هرگز تصور نمی‌کردم به این راحتی راز سرقت برملا شود.
با اعتراف متهم به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، او در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری همدستان فراری‌اش ادامه دارد.

92 - 5

JenayiGRAM
Posted 5 months ago

مروری بر پرونده های جنایی کشور در نخستین روزهای سال



سال نو و شروع تعطیلات نوروزی همواره برای مردم با شادی و سفر و دید و بازدید و خاطرات خوب همراه است اما همین روزهای آغازین سال به خاطر رخ دادن برخی حوادث ناگوار و تلخ که اغلب ناشی از عصبانیت‌های آنی و عکس العمل‌های نسنجیده است برای برخی افراد و خانواده‌ها به روزهایی سیاه و با تلخی بی پایان تبدیل شده است. در این گزارش به برخی از مهم‌ترین حوادث مرگبار در تعطیلات نوروزی اشاره می‌شود.


5 روز زندگی با جسد همسر
فرمانده انتظامی شهرستان تویسرکان از کشف جسد زنی میانسال پس از پنج روز در خانه‌اش خبر داد.
سرهنگ رضا نوری روز یکشنبه 12 فروردین گفت: در پی تماس تلفنی زنی با مرکز فوریت‌های ۱۱۰ مبنی بر فوت خواهر ۵۱ ساله‌اش بلافاصله عوامل انتظامی برای بررسی صحنه به محل اعزام شدند. بررسی‌های اولیه نشان داد که زن میانسال حدود پنج روز قبل فوت کرده و دچار فساد نعشی شده بود.
وی در ادامه گفت: بنابر اظهارات همسر وی که در این مدت در منزل و در کنار جسد حضور داشته تقریباً پنج روز تا یک هفته قبل همسر وی فوت کرده و به‌دلیل بی‌سوادی و ناتوانی در استفاده از تلفن همراه نتوانسته فوت وی را به پلیس اطلاع دهد که در نهایت خواهر متوفی برای سرکشی وارد آپارتمان آنها شده و از فوت خواهرش مطلع شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده است. با وجود اینکه به‌دلیل مشهود نبودن آثار ضرب و جرح فعلاً فرضیه قتل مطرح نیست احتمال دارد وی بر اثر عارضه‌ای همچون سکته قلبی یا مغزی جان خود را از دست داده باشد بنابراین هنوز علت اصلی مرگ این زن برای پلیس مشخص نیست با این حال حسب دستور قضایی همسر وی که دارای اعتیاد شدید به مواد مخدر نیز هست دستگیر شده و تحت نظر قرار گرفته است.

قتل مادر و فرزند در اختلاف خانوادگی
اختلاف و درگیری خانوادگی بین یک زوج جوان در روستا به قتل 2 نفر منجر شد.
مجتبی بزم آرا، فرماندار درگز گفت: در این درگیری خانوادگی که عصر یکشنبه ۱۲فروردین رخ داد مادر و یکی از فرزندان این خانواده فوت کردند. علت اصلی این درگیری خانوادگی اختلافات زن با همسرش ذکر شده و گزارش‌ها هم حاکی است که حال پسر خانواده نیز نامساعد است.

دستگیری قاتل در کمتر از 10 ساعت
جانشین انتطامی استان بوشهر از دستگیری متهم به قتل شهروند چغادکی از توابع شهرستان بوشهر خبر داد که در کمتر از ۱۰ ساعت در چنگال پلیس گرفتار شده بود.سردار سهام صالحی گفت: در بازجویی‌های فنی و علمی که کارآگاهان پلیس آگاهی از مظنونان به عمل آوردند، متهم اصلی قتل شناسایی شد و در یک عملیات هماهنگ توسط مأموران پلیس آگاهی و فرماندهی انتظامی شهرستان بوشهر و با حمایت مرجع قضایی کمتر از ۱۰ساعت از وقوع قتل، متهم در مخفیگاهش دستگیر شد. وی پس از دستگیری در مواجهه با ادله جرم به قتل اعتراف و دلیل آن را اختلافات قبلی که از سال ۹۴ با مقتول داشته عنوان کرد. در بررسی‌های به عمل آمده یک قبضه سلاح جنگی و ۳۰ تیر جنگی که متهم به قتل در ارتکاب جرم از آن استفاده کرده بود کشف شد.

قتل در کرمانشاه به خاطر اختلاف حساب
فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه از قتل یک نفر و زخمی شدن ۲ نفر دیگر در مرکز استان و در یکی از محلات شهر خبر داد و گفت: متهم ۱۷ ساله در محل ارتکاب جنایت دستگیر شد.
سرهنگ «محمدرضا یاری» اظهار کرد: حوالی ساعت ۲۰ دوشنبه ۶ فروردین و پس از اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع درگیری میان چند نفر در شهرک مسکن کرمانشاه، تیمی از مأموران به سرعت در محل حاضر شدند. پس از حضور مأموران کلانتری ۲۲ ظفر مشخص شد درگیری میان چهار نفر رخ داده که یکی از آنها با سلاح سرد سه نفر دیگر را مجروح کرده است.
یاری با اشاره به دستگیری فرد مهاجم در صحنه درگیری و انتقال افراد مجروح به مراکز درمانی، گفت: در تحقیقات تکمیلی پلیس مشخص شد یکی از افراد زخمی به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. طبق اظهارات افراد حاضر در محل درگیری، اختلاف حساب میان این چهار نفر عامل ایجاد درگیری بوده است. وی در ادامه گفت: متهم دستگیر شده برای مشخص شدن علت دقیق حادثه تحت بازجویی قرار دارد.

دستگیری عامل تیراندازی مرگبار در مراسم عروسی
عامل تیراندازی در مراسم عروسی که باعث قتل یکی از میهمانان شده بود در شهرستان گتوند دستگیر شد.
کامران رومیانی دادستان عمومی و انقلاب گتوند در این باره گفت: بر اساس گزارش اولیه، فردی که با سلاح شکاری تیراندازی کرده بود، عامل این حادثه تلخ بود که با پیگیری‌های قضایی و اقدام بموقع ضابطین قضایی، بازداشت و همچنین تالار عروسی محل وقوع جرم نیز پلمب شد.
دادگستری خوزستان تلاش دارد تا با استفاده از پویش‌های مختلف و ظرفیت بزرگان طوایف رسم غلط تیراندازی در مراسم عزا و عروسی را در استان برچیند.

درگیری مسلحانه مرگبار در گورستان
درگیری مسلحانه بین اعضای دو خانواده در آرامستان یاسوج منجر به مرگ دو نفر شد.
سید علی ملک حسینی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز کهگیلویه وبویراحمد با تأیید قتل ۲ نفر در جریان درگیری مسلحانه عصر روز پنجشنبه گذشته در آرامستان شرف‌آباد یاسوج گفت: علت درگیری اختلاف شخصی ۲ خانواده بوده است. در این درگیری یک نفر با اسلحه جنگی ۲ نفر از طرف مقابل را به قتل رساند. با دستور قضایی، بازپرس ویژه قتل در اسرع وقت در صحنه درگیری حاضر و پرونده قضایی در این زمینه تشکیل شد. تلاش مأموران پلیس برای بازداشت قاتل جریان دارد.


قتل پیرمرد لاهیجانی به خاطر تصرف اموالش
فرمانده انتظامی شهرستان لاهیجان از برملا شدن راز پرونده ناپدید شدن پیرمرد ۸۳ ساله و قتل او خبر داد.
سرهنگ حمید محمدی نسب، روز جمعه گذشته اظهار داشت: در تیر سال ۱۳۹۹ خانواده پیرمردی ۸۳ ساله با مراجعه به پلیس اعلام کردند که این فرد ناپدید شده است که با اقدامات صورت گرفته در این خصوص نشانه‌ای از این مرد به دست نیامد.
وی عنوان کرد: با مشکوک شدن کارآگاهان پلیس آگاهی به برخی جزئیات این پرونده و با توجه به اینکه پیرمرد از افراد ثروتمند بوده است مشخص شد که یک قطعه زمین به ارزش ۲ هزار میلیارد ریال در همان ایام از فرد مورد نظر به خانمی ۲۵ ساله و با همدستی دو مرد ۴۳ و ۴۴ ساله دیگر منتقل شده است. پس از شناسایی این افراد و اقدامات فنی و تحقیقات انجام شده سرانجام متهمان پرده از راز یک جنایت برداشته و اعلام کردند، پیرمرد را در سال ۹۹ با هدف تصرف زمینش با خوراندن قرص‌های آرام‌بخش به قتل رسانده‌اند.با دستگیری 8 متهم در این پرونده جسد متوفی نیز داخل حیاط یک منزل ویلایی در شهرستان لنگرود کشف شد.

هلاکت اوباش تحت تعقیب در فردیس
یکی از اوباش تحت تعقیب پلیس در شهرستان فردیس در تعقیب و گریز مأموران یگان امداد به هلاکت رسید.
سرهنگ کامران ملکی، فرمانده انتظامی فردیس گفت: ساعت ۱۳ روز شنبه چهارم فروردین در شهرک وحدت فردیس، راننده یک دستگاه کوئیک سفید با مشاهده خودرو یگان امداد شهرستان، پس از زیر گرفتن یکی از مأموران حاضر در محل، متواری شد. با انجام اقدامات فنی، پلیس موفق به شناسایی خودروی متواری می‌شود. با توجه به بی‌توجهی راننده به دستور ایستِ پلیس و انجام رانندگی خطرناک، مأمورین به منظور متوقف کردن خودرو، با رعایت قانون بکارگیری سلاح، اقدام به تیراندازی می‌نمایند که به‌دلیل حرکاتِ مارپیچ و خطرناک مجرمِ متواری، پس از اصابت تیر، به هلاکت رسیده و همدست وی نیز دستگیر ش

43 - 2