20:04
آخرین روزا و آخرین خریدا ...🫠
24:18
هر لحظه میونستم بشینم زار زار گریه کنم…🥲
24:56
بالاخره ویزا اومد …🥹
24:28
از اشک ناراحتی تا اشک خوشحالی…
26:38
بعد از مدت ها برگشتم و هزار تا آپدیت از زندگیم …!
22:01
از رقابتِ آرایش کردن تا دیر شدن پروازم ...🥴😂
21:41
غذای جدید تست کردم،خرید خونه،آشپزی با ایمان،ضبط تبلیغاتم،تراپی جدید …
28:20
جمع و جور کردن کمد و لوازم آرایشیام و اتاقم ...
14:34
چی شد که ویدیو هام وایرال شد و معروف شدم ؟!
22:50
زندگی با شوهر اصلا راحت نیست ...😂🥴
14:49
موهامو رنگ کردم ،پشت صحنه ویدیو اینستاگرام،خرید کادو ،آرایش کردم،و ....
22:17
تغییر زیاااااااد ....🥳🥂
17:03
چند روز از زندگی واقعیم +مهمونی گرفتن و داستاناش …😍✨
20:33
دیت عاشقانه ،بازم پیرسینگ جدید،آشپزی با ایمان،تراپی و ...
21:24
از مسافرت یک روزه تا سوپرایز و گریه ی ایمان ...
21:48
ولاگ هفتگی ،پیرسینگ جدید زدم،گوشی جدید خریدم و شیرینی دادم،رفتم مورد علاقه جات فروشی و ……
17:25
اولین عیدی که منو ایمان باهم زندگی میکنیم ، جریانات سفره هفتسین دقیقه نودیمون …
25:16
کارایی که قبل از سال جدید انجام دادم و خریدای عیدم …
26:08
تفاوت سلیقه هامون ! 🫣
19:03
ولاگ،بیرون رفتن با دوستام،باقلوا درست کردم ،خریدای عید و ...
20:30
آشپزی با ایمان ،آنباکس هدیه هام،pms و داستاناش و شروع دوباره ...
20:58
ولاگ ،عمل بینی خواهرم، صدکایی پیجم،روغن تراپی ،قرار شام و ...
24:28
ولاگ ،جمع کردن وسایل برای سفر،تبلیغاتمو ضبط کردم،تمیز کردن خونه
12:19
رفتیم تئاتری که من هیچی ازش متوجه نشدم،تولدم مامانم،لاتاری ثبت نام کردیم ،قرار صبحانه و ....
17:35
داستانای آشناییمون ،جوری که پولامو هدر دادم ،هالوین و...
12:51
آشپزی کردم ،مافیا بازی کردیم ،کلی بسته ارسال کردم،رفتیم ناهار ،خرید کردیم و ..
12:31
مسافرت یک روزه،استخر ،آب بازی ،ویلا ،خرید و ...
15:05
عکاسی کردیم ،کالکشن جدید عکسا رو نشونتون دادم،رفتیم صبحونه و ...
13:31
با ایمان آشپزی کردیم،طناز رو سوپرایز کردیم ،رفتیم قاب خریدم ،و...
12:16
مرور خاطرات گذشتمون،دانشگاه رفتم ،غذا درست کردم ،تابلو فرشم ...
13:36
با ایمان رفتیم کادو خریدیم ،خریدامو بهتون نشون دادم ،اتاق تمیز کردیم...
13:27
باهم رفتیم حراجای آخر فصل خرید کردیم،غذا درست کردیم،صحبت کردیم ...
09:59
اتاقمو تمیز کردم،موردعلاقه ترین کلاسم رو ثبت نام کردیم ،رفتیم شام ...
17:43
داستان گربه ای که داشت میمرد و ما به سرپرستی گرفتیمش،خودمونم مردیم و زنده شدیم ...
13:44
دیگه با خانوادم زندگی نمیکنم ،اساس کشی کردیم...
09:34
خرید جهزیه ،بازسازی خونه ،رفتیم تهران..
16:48
خرید جهزیه ،شروع زندگیم با ایمان ،درد و دل،رفتیم خونمونو دیدیم ...
X
About
سلام من النازم 💕
جمعه ها ولاگ جدید میذارم …
آیدی اینستاگرامم : illegnaz
Tags