فرید که در سن جوانی که مادرش را از دست داد یتیم شد ، توسط پدرش که سرباز بود به استانبول آورده شد. وقتی مادربزرگش هم فوت کرد ، پدرش فرید را در مدرسه ی خوابگاهی نوتردام دی سیون فرانسه ثبت نام کرد تا تحصیلات خوبی داشته باشد. در اینجا او به دلیل حشرات خود لقب "رن" را دریافت می کند و از بالای درخت در باغ مدرسه پایین نمی آید. او تعطیلات تابستانی خود را با عمه هایش می گذراند. کمی بعد ، پدرش را از دست می دهد و در سنین جوانی هم یتیم می شود و هم یتیم. فرید با بزرگ شدن به یک دختر جوان بسیار زیبا تبدیل می شود. از وقتی که دختر کوچکی بود ، احساسات مخفیانه ای نسبت به پسر عمه اش کامران داشت ، که چند سال از او بزرگتر است.